این گفتار در مورد شاه به معنای عام است. شاه همچینین نام خلاصه شدهای برای محمدرضا پهلوی شاه سابق ایران است. شاه یا پادشاه به آن دسته از رؤسای کشورها گفته میشود که منصب خود را معمولاً از یکی از فرمانروایان گذشته به ارث بردهاند. به خاندان پادشاهی دودمان یا سلسله گفته میشود، شاهی که بر چند شاه دیگر فرمان براند شاهنشاه نام دارد و به زن یک شاه شهبانو گفته میشود. پسران یک شاه، شاهپور و دختران او شاهدخت لقب دارند. معمولاً پسر ارشد یک شاه، پس از مرگ با برکناری او، برای ادامه پادشاهی آن دودمان برگزیده میشود. به پسر ارشدی که به هنگام حیات پدر خود به عنوان جانشین بعدی برگزیده شده ولیعهد گفته میشود. کشورهایی که نظام پادشاهی بر آنان حاکم است، کشورهای پادشاهی نام دارند. واژهشناسی شاه عنوان فرمانروای ایران است که دربرخی از کشورهای دیگر نیز به کار رفتهاست. شاه واژهای کهن است که در دیگر زبانهای ایرانی نیز به همین گونه گفته و نوشته میشود.این واژه در زبان پهلوی نیز شاه بودهاست.این واژه زبان کهنتر پارسی باستان و اوستایی به گونه xšathra بودهاست که با گذشت زمان به ریخت سادهتر ما در زبان پارسی کنونی در آمدهاست. ریشه این واژه شاید از ستاک اوستایی _xši به معنای فرمانروایی گرفته شده باشد. نظریهٔ دیگر این است که برگرفته از واژهٔ « آشا » در ادبیات کهن (پهلوی و پارسی باستان و در خطوط دین دبیر) به معنی راه راست (یعنی کسیکه به راه راست میرود) باشد. شاهنشاه (نیز شهنشاه و شهنشه)، شهریار، کسری و خسرو همه از نامهایی است که در پارسی برای پادشاهان ایراناستفاده میشدهاند. کسری معرب کلمه«خسرو»، بطور خاص در مورد کسری نوشین روان از پادشاهان ساسانی به کار رفتهاست. خسرو نیز در مورد خسرو پرویز از پادشاهان ساسانی به کار رفتهاست.
]]>
برای دیدن نظرات بیشتر این پست روی شماره صفحه مورد نظر در زیر کلیک کنید:
شما نیز نظری برای این مطلب ارسال نمایید:
بخش نظرات برای پاسخ به سوالات و یا اظهار نظرات و حمایت های شما در مورد مطلب جاری است.
پس به همین دلیل ازتون ممنون میشیم که سوالات غیرمرتبط با این مطلب را در انجمن های سایت مطرح کنید . در بخش نظرات فقط سوالات مرتبط با مطلب پاسخ داده خواهد شد .