به نظر شما چرا رزمایش مشترک آمریکا و اسراییل ناگهان لغو شده و اوباما نامهای را خطاب به مسوولین عالیرتبه ایران ارسال کرد؟
مروری بر روشهای مورد استفاده قدرتهای استعماری برای انجام اقدامات براندازانه در کشورهای مختلف نشان میدهد "جنگ نرم" و استفاده از "عملیّات روانی" توسط قدرتهای استعماری علیه کشورهایی که ضد منافع این کشور بودهاند، مقولهای نیست که ـ چنانکه آنها خود ادعا میکنند ـ منحصر به تاریخ باشد؛ دستاندازی در امور کشورهای مختلف و جا به جایی مهرههای آزادیخواه و استقلالگرا با دستنشاندگانی بی اختیار و حافظ منافع کشورهای استعماری، گرچه قدمتی به درازای تاریخ حیات این کشورها دارد، اما از آن فراتر میرود و مصادیق آن در جهان امروز نیز حتّی پررنگتر از گذشته دیده میشود. مقایسهای بین روشهای جنگ نرم و عملیات روانی آمریکا در سال ۱۹۸۳ علیه نیکاراگوئه و به کارگیری همان روشها در فتنه ۸۸ علیه ایران، نشان میدهد تاریخ و درسهای آن هرگز نتوانسته است تغییری نه در انگیزههای استعماری این کشورها و نه در روشهای آنها برای دستیابی به اهدافشان پدید آورد
رسانههای غربی و منطقه ای با پوشش خبر ترور یکی دیگر از دانشمندان هستهای ایران بر این نکته که چنین اقداماتی نمیتواند روند پیشرفت هستهای این کشور را متوقف کند، تاکید کردند.
این روزنامه آمریکایی حمله امروز را چهارمین مورد طی دو سال اخیر در ایران دانست که طی آن مصطفی احمدی روشن دانشمند 32 ساله ایرانی به شهادت رسیده و اصلی ترین متهمان آن آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند. در همین رابطه تئودور کارازیک یک کارشناس مرکز مطالعات خاور نزدیک و خلیج فارس در دبی گفت حمله امروز مطابق الگویی است که در دو سال اخیر توسط غرب و همپیمانانش برای ترور دانشمندان ایرانی انجام شده و هدف آن به تاخیر انداختن پیشرفت برنامه هستهای این کشور است.
به گزارش خبرگزاری مهر، نیویورک تایمز با اشاره به وقوع حمله ای تروریستی علیه یکی از دانشمندان هستهای ایران در روز چهارشنبه، این اقدام را در بحبوحه بحثهای درگرفته در مورد از سرگیری مذاکرات هستهای ایران و گروه 1+5 حائز اهمیت خواند.
با تهدید ایران مبنی بر بستن تنگه هرمز، تنش ها در منطقه افزایش یافته است و این برای آمریکا خوشایند نیست. ترور دانشمندان هسته ای ایران هم که موساد متهم اول آن است مزید بر علت شد که آمریکایی ها برای کاستن از جنگ لفظی، تا اطلاع ثانوی از برگزاری مانور مشترک با اسرائیل پرهیز کند. پس از آنکه مقامات پنتاگون از اعزام دو ناو جنگی به خلیج فارس و قریب الوقوع بودن رزمایش مشترک بین آمریکا و رژیم صهیونیستی خبر دادند؛ به یک باره رزمایش مذکور لغو گردید و نامهای از سوی اوباما برای مقامات عالی رتبه کشورمان ارسال شد! چه عواملی موجب شد تا ایالات متحده نمایش نظامی خود را پس بگیرد و به نامهای بسنده کند؟ به گزارش جبهه جهادگران به نقل از برهان، همزمان با برگزاری رزمایش مقتدرانه ولایت، مقامات پنتاگون از اعزام دو ناو جنگی به خلیج فارس و قریب الوقوع بودن رزمایش مشترک بین آمریکا و رژیم صهیونیستی موسوم به اوستر چالینگ 12 (چالش وخیم 12)، خبر دادند. اما به یک باره رزمایش مذکور لغو گردید و نامهای از سوی اوباما برای مقامات عالی رتبه کشورمان ارسال گردید. در تحلیل چرایی این موضوع برهان با «رضا سراج»، کارشناس مسایل استراتژبک به گفتوگو نشسته است که مشروح آن را در ذیل میخوانید.
دشمن با تهديدات و تحريم هاي اخير قصد و نيت خود را بر همگان آشكار كرد ، اما به كوري چشم آنها، مردم شريف ايران با حضور حداكثر خود در انتخابات و راهيمايي آتي درس خوبي به دشمن خواهند داد. دشمن در جنگ نرم اعتقادات و مباني فكري مردم را هدف قرار داده است دوست عزيزم چيز ديگري را که بايد بداني آن است که:*«حاکميت احساس» و «نبود عقلانيت» دومين رخنه گاه نفوذ دشمن در "جنگ نرم" دشمن در جنگ نرم با استفاده از «جهل»، «حاکميت احساس» را در ميان مسئولين و مردم پايه ريزي کرد که اين مساله لطمات جبران ناپذيري را به ايران وارد کرده است. تحريم : آمريکا براي به هدف رسيدن تحريمها با مشکلات بسياري روبهرو است، زيرا مؤثرترين تحريمها در بهترين وضعيت خود حداکثر تأثيري سي درصدي خواهد داشت که با توجه به شرايط امروز ايران، ايالات متحده و غرب حتي به موفقيتي ده درصدي نيز در قبال ايران دست نيافته است.
موشکهای کروز، بالستیک و هوا به سطح گوشهای از سامانههای تهاجمی نیروهای مسلح ایران هستند که میتوانند بسته ماندن تنگه هرمز را تا هر زمان که کشورمان نیاز بداند، تامین کنند. قایقهای تندروی ایران نیز مکملی خواهند بود تا مهمترین شاهراه انرژی جهان، هیچگاه بدون اراده جمهوری اسلامی، روی آرامش را نبیند. به گزارش مشرق، برای کسانی که نقش دریا را در کنترل جهان به خوبی درک میکنند، اهمیت تنگههای راهبردی (استراتژیک) نیز شناخته شده است. یک دریانورد کارکشته انگلیسی سالها پیش از کشف نفت و در روزگاری که خورشید در سرزمینهای بریتانیای کبیر غروب نمیکرد، گفته است کشوری که دریاهای جهان را کنترل کند، دنیا را و کشوری که تنگههای مهم را در اختیار داشته باشد کل آبهای دنیا را تحت سیطره خواهد داشت. امروزه با تبدیل نفت به یکی از حیاتی ترین کالاهای مورد نیاز بشر مدرن و اقتصاد دنیا، مناطق نفت خیز جهان در کانون توجه قدرتهای بزرگ هستند. مهمترین منبع تأمین انرژی جهان خاورمیانه و خلیج فارس است که تنها دروازه ورودی و خروجی آن تنگه بسیار بسیار مهم هرمز است. در پی مطرح شدن امکان تحریم نفت ایران توسط کشورهای تحریم کننده ایران، مقامات کشورمان نیز مجدداً توانایی خود در مسدود کردن تنگه هرمز را گوشزد کردند لذا در این گزارش به بررسی توانمندیهای کشورمان در اجرای این عملیات میپردازیم. بنابر آمارهای منتشره حدود 40 درصد نفت دنیا و عمده نفت 8 کشور صادر کننده حاشیه خلیج فارس از این آبراه راهبردی صادر میشود. به عنوان مثال بیش از 88 درصد نفت عربستان سعودی، 98 درصد نفت عراق، 99 درصد نفت امارات متحده عربی و 100 درصد نفت كشورهای كویت و قطر و در مجموع به طور متوسط 97 درصد نفت این کشورها از تنگه هرمز عبور میكند. همچنین 50 درصد سایر مبادلات کالای این کشورها نیز از تنگه هرمز عبور میکند. کارشناسان اقتصادی معتقدند در صورت مسدود شدن این آبراه حیاتی، بازار نفت دنیا با کمبود 16.5 تا 20 میلیون بشکهای مواجه خواهد شد که در این صورت بهای هر بشکه نفت به حدود 2.5 برابر میزان فعلی یعنی به 250 دلار خواهد رسید. مسیرهای جایگزین زمینی که شامل خط لوله شرق به غرب عربستان در صورت آمادگی برای کارکرد با بیشترین ظرفیت کمتر از نیمی از این مقدار را پوشش خواهد داد اما با فرض تأمین تمام نفت از طریق زمینی هزینههای احداث خطوط لوله، پمپاژ نفت و نگهداری و تأمین امنیت این مسیرها صرف نظر از زمان طولانی مورد نیاز (و تأمین نیاز بازار از ذخایر کشورهایی چون آمریکا) باز هم انسداد تنگه هرمز باعث افزایش چشمگیر قیمت نفت آن هم در دوره بحران اقتصادی کشورهای غربی خواهد شد. همچنین عمده تدارکات نظامی برای این کشورها نیز از طریق خلیج فارس تأمین میشود که هر چند آبهای غرب عربستان سواحل یمن و شرق عمان نیز میتواند جایگزین بنادر این دریا شود اما هزینه، توان لجستیک زمینی و مجموع زمان مورد نیاز برای تأمین این تدارکات نیز قابل توجه است. با توجه به موارد گفته شده که تنها بخشی از مهمترین آثار بسته شدن مسیر تنگه هرمز به روی کشتیهای عبوری است، در صورت تشخیص ایجاد خطر امنیتی توسط کشتیهای عبوری، ایران میتواند به این شناورها اجازه عبور از آبهای تنگه هرمز که عمدتاً جزو آبهای سرزمینی ایران محسوب میشود را ندهد. تنگه هرمز حداقل 110 کیلومتر طول داشته (با توجه به تعریف منابع مختلف) و عرض آن در نواحی مختلف حدود 35 در جنوب جزیره لارک تا کمتر از 60 کیلومتر در سایر نواحی متغیر است. آبهای قبل و بعد از این تنگه نیز عرضی کمتر از 100 کیلومتر در حدفاصل جنوب غربی جزیره قشم تا سواحل غرب کنگان دارند. عمق این آب راه در نقاط مختلف از 35 تا حدود کمتر از 100 متر متفاوت بوده و از اینرو تنها بخشی از آن با عرض کم در حد چند کیلومتر است بنابراین کشتیهای عبوری به خصوص ابرتانکرهای نفتکش، ناوهای هواپیمابر و زیردریاییهای بزرگ برای عبور از این آبراه با محدودیتهای زیادی رو به رو هستند. قایقهای تندرو استفاده از قایقهای تندرو توسط ایران برای اعمال فشار بر دشمن ریشه در سالهای جنگ تحمیلی دارد. در گزارشهای مربوط به قایقهای تندرو، سیر تاریخی این راهبرد و تأثیرات آن و همچنین معرفی خصوصیات نمونههای اصلی این شناورها ذکر شده است که در انتهای گزارش لینکهای مربوطه ارائه میشود اما به طور مختصر باید گفت امروزه قایقهای تندروی ایرانی که بسیار سریعتر و مجهزتر از نمونههای سابق خود در سالهای دفاع مقدس هستند به طور مؤثرتری توانایی رویایی با شناورهای رزمی پیشرفته دشمنان را دارند چه رسد به کشتیهای ترابری. این شناورها با تجهیز به رادارهای دریایی، سامانههای الکترونیکی پیشرفته ارتباطی، موشکهای کروز کوتاه برد با برد 25 کیلومتر و میانبرد ضدکشتی، اژدرهای کالیبر متوسط و بزرگ و مینهای دریایی در کنار تسلیحات سنتی خود یعنی تیربارهای نیمه سنگین، راکت انداز و موشکهای دوش پرتاب سطح به هوا توانایی انسداد کوتاه و بلند مدت این تنگه از یک سو و مقابله با ناوگان دریایی دشمن که برای بازکردن مسیر تلاش خواهد کرد را در کنار آن دارند. این شناورها ضمن برخورداری از سرعت بالا و تجهیزات پیش گفته، از قدرت مانور و پایداری مناسب برخوردار بوده و توانایی اجرای عملیات در شب به کمک تجهیزات مربوطه و در آب و هوای نامساعد را بارها در رزمایشهای کوچک و بزرگ سالهای اخیر نشان دادهاند. این شناورها حتی در آبهای اقیانوس هند نیز برای حمایت از شناورهای مورد تهدید از سوی ناوگان دشمن و اقدام به متوقف کردن زیردریایی کشورهای فرامنطقهای که قصد عبور از تنگه هرمز را داشتند در کارنامه موفق سالهای اخیر خود دارند. علاوه بر تجهیز نیروهای مسلح به سریعترین قایق تندروی جهان، قایقهای تندروی بدون سرنشین نیز برای اجرای مأموریتهای لازمه توسعه داده شدهاند. مینهای دریایی ایران انواع مختلفی دارد که شامل نمونههای مغروق و نمونههای کنترل از راه دور هستند. این سلاح میتواند توسط قایقها و زیردریاییهای ایرانی در نقاط مختلف تنگه هرمز و آبهای اطراف آن کار گذاشته شده و در صورت لزوم بکار گیری شود. زیردریایی با تجهیز نیروی دریایی ایران به زیردریایی این نیرو به قدرتی فراتر از نیروهای دریایی کشورهای منطقه تبدیل شد. زیرسطحیهای ایرانی توانایی بکارگیری اژدر، مین و موشک را دارند و میتوانند روزها و هفتهها زیر آب باقی مانده و آماده اجرای مأموریت باشند. به جز زیردریایی روسی کیلو بقیه این وسائل که شامل نمونههای نهنگ، غدیر و فاتح هستند از ابتدا با در نظر داشتن شرایط دریاهای اطراف ایران به خصوص خلیج فارس طراحی شدهاند و تواناییهای ویژهای از جمله قابلیت قرارگیری در بستر دریا و اختفا از دید سامانههای مختلف راداری و سوناری دشمن را دارند.
غیر مومنین به دین اسلام ،در عمل مومن به ادیان انحرافی و یا مکاتب بشری هستند که جایگزین دین الهی نموده اند .
کلید واژه : دین - باور -ارزش - قانون
ناشر : منتشر نشده
در سوره کافرون روی سخن با کافرین است ولی در نهایت عقاید و باور های آنان را دین می نامد و فرمود :
الکافرون : 6 لَکُمْ دینُکُمْ وَ لِیَ دینِ
در سوره حمد یکی از اوصاف الله تعالی -مالک یوم الدین - است .
قیامت روز جزا است - اعم از پاداش نیک یا بد - و مالکیت مطلق در این روز را به الله منسوب می نماید .
هرچند در این جهان هم همین امر حاکم است ولی بنا به اراده حق به بشر نصیبی از مالکیت و اختیار داده شده تا آزموده شود .
جزا ناشی از چیست؟
جزا مبتنی بر خوب و بد ها (ارزش )و باید و نباید ها (امر و نهی ) است و همه اینها مبتنی بر قانون و ابلاغ و اجرای قانون است .
در زندگی دنیا هم همین گونه است و در آخرت به گونه ای کامل و حقیقی .
در قصه حضرت یوسف و داستان پیمانه دین به معنی قانون حاکمیتی مصر است و برادران یوسف پس از خروج از مصر براساس قانون کنعان به بازداشت بنیامین رضایت دادند .
قاعده صلاحیت سرزمینی و شخصی در حقوق کاملا در نظر گرفته شده است .
یوسف : 76 فَبَدَأَ بِأَوْعِیَتِهِمْ قَبْلَ وِعاءِ أَخیهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَها مِنْ وِعاءِ أَخیهِ کَذلِکَ کِدْنا لِیُوسُفَ ما کانَ لِیَأْخُذَ أَخاهُ فی دینِ الْمَلِکِ إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ وَ فَوْقَ کُلِّ ذی عِلْمٍ عَلیمٌ
تعبیر دین الملک در آیه شریفه به قانون حاکم بر مصر که حکومت الهی هم نبود صراحت دارد .
در آیه الکرسی تعبیر - لا اکراه فالدین - دلالت بر ایمان و باور قلبی دارد و در این آیه اکراه در دین به نحو مطلق نفی شده است .
در حالی که در احکام دین اکراه و الزام و اجبار و حتی قصاص و حبس و ... وجود دارد .
البقرة : 256 لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ
در سوره نور دین به معنی حکم حاکم و امر حکومتی به کار رفته است
النور : 2 الزَّانِیَةُ وَ الزَّانی فَاجْلِدُوا کُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْکُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فی دینِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ لْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنینَ
تعبیر -فی دین الله . -به معنی حکم الله و به حکم دادگاه اسلامی اطلاق شده است .
و در موارد متعدد دیگر هم دین حنیف و دین فطری و دین قیم و ... به کار گرفته شده است .
در یک مورد نیز با تعبیر دین اسلام آمده است که غیر آن از کسی پذیرفته نیست .
آل عمران : 85 وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ
نتیجه :
با توجه به کاربرد دین در آیات شریفه به دست می آید که :
دین به مجموع باور ها ی قلبی و ارزش ها و قوانین و مقررات مبتنی بر همان ارزشها و اعتقادات اطلاق می شود .
2- همه افراد اعم از مومن و کافر و مشرک دارای دین حق یا دین باطل هستند و دین امری فطری و غیر قابل تفکیک از انسان است .
3- فرق دین الهی و دین های جعلی بشری در هدایت گری و سعادت آفرینی و حقانیت است و اختلاف با انبیای الهی بر سر حق و نا حق بودن است نه اصل دین که امری همگانی است
4- همه مکاتب ساخته بشر که ظاهرا غیر دینی و یا ضد دینی هستند به نوعی نسخه بدل دین هستند که جایگزین دین فطری و الهی اسلام می شوند . چون بشر بدون دین قابلیت زندگی اجتماعی و حتی انفرادی را از دست می دهد .
حاجیه تقی زاده فانید
کلید واژه : هشدارهای قرآن
انسان در این جاده عجیب و غریب که هزاران تابلو و علامت رنگارنگ در آن به چشمک میزند مات و مبهوت میماند که به راستی کدام یک از اینها میتواند ما را به هدف برساند ،چون راه و جاده موفقیت بسیار طولانی است و نمیتوان در طول یک زندگی چندین جاده را تجربه کرد .
عده ای بدون اینکه کوچکترین تاملی کنند تنها با حدس و گمان یکی از این جادهها را انتخاب میکنند و دل را به دریا میزنند اما برای بقیه افراد که هنوز ابتدای جاده هستند مثل روز روشن است که آنها به ناکجا آباد میروند و هیچ گاه به انتهای جاده موفقیت نمیرسند .
همه مات و مبهوت هستند که کدام جاده میتواند آنها را به کلبه موفقیت برساند ، همه دست به دعا بر میدارند و از خداوند میخواهند که : (اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ : به راه راست ما را راهبر باش) (الفاتحة : 6)
همه منتظرند که کسی آنها را راهنمایی کند که ناگاه صدایی همه جا را فرا میگیرد , همه سکوت میکنند و به ناگاه همه میشوند:
(وَ أَنَّ هذا صِراطی مُسْتَقیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبیلِهِ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ: و [بدانید] این است راه راست من؛ پس، از آن پیروی کنید. و از راهها[ی دیگر] که شما را از راه وی پراکنده میسازد پیروی مکنید. اینهاست که [خدا] شما را به آن سفارش کرده است، باشد که به تقوا گرایید.( الأنعام : 153)
ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید؛ و به او [توسل و] تقرب جویید؛ و در راهش جهاد کنید، باشد که رستگار شوید که در روایات اسلامی ، اهل بیت علیهم السلام همان ریسمان محکم و وسیلهی تقرّب به خداوند هستند
همه مطمئن میشوند که راه موفقیت از کجاست و باید کدامین جاده را برای شروع یک سفر پر خطر آماده کنند همه می دانند که پر خطر است و همه می دانند چیزهای زیادی باید در این سفر به یاد داشته باشند اما با این حال عده ای با اینکه می دانند جاده موفقیت همان جاده ای است که از آن ندا دهنده شنیدند باز با لجبازی کامل میگویند ما هر گز پا به این جاده نمیگذاریم و جاده های دیگر را که که هرگز به کلبه موفقیت نمیرسد را انتخاب میکنند:
(و إِنْ یَرَوْا سَبیلَ الرُّشْدِ لا یَتَّخِذُوهُ سَبیلاً وَ إِنْ یَرَوْا سَبیلَ الغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبیلاً ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ کانُوا عَنْها غافِلینَ: و اگر راه صواب را ببینند آن را برنگزینند، و اگر راه گمراهی را ببینند آن را راه خود قرار دهند. این بدان سبب است که آنان آیات ما را دروغ انگاشتند و غفلت ورزیدند.) (الأعراف: 146)
اما آن عده که خود را برای شروع سفر آماده کردند باید هشدارهایی را بشنوند ، هشدارهایی که میتواند آنها را در پیمودن این جاده بسیار کمک کند:
1) رانندگی در این جاده بدون راهنما ممکن نیست :
(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ وَ جاهِدُوا فی سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ: ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید؛ و به او [توسل و] تقرب جویید؛ و در راهش جهاد کنید، باشد که رستگار شوید.)(المائدة: 35)
که در روایات اسلامی، اهل بیت علیهم السلام همان ریسمان محکم و وسیلهی تقرّب به خداوند هستند.(هم العروة الوثقی والوسیلة الی اللّه) (سفینة البحار، ج10، ص 295)
علیرضا مزروعی
مسئله سوم .تدبر در قران است که قران نیز به ما دستور داده که در قران تدبر کنید و تدبر یعنی ؟
1. در هیچ جای قران ، تعقل در قران و تفکر و تفقه در آیات نیامده ولی تدبر در قران آمده است و این اولین فرقی بود که استفاده میشود که تدبر باید فهم خاصی است که امتیازی با تعقل و تفکر و تفقه داشته باشد و این اولین برگه ای بود که در مقایسه با آیات بدست میآید « افلا یتدبرون القران » « کتاب انزلناه الیک مبارک لیدبروا آیاته » کتاب را نازل کردیم که آیاتش را تدبر کنید .
2. در آیات صفت تعقل و تفکر و تفقه به خدا نسبت داده نشده ولی تدبر نسبت داده شده یعنی خداوند مدبر عالم است، ولی خدا متفکر و متفقه تعبیر نشده « یدبرالامر »« خلق السموات والارض فی سته ایام ثم استوی علی العرش یدبر الامر » « ومن یدبر الامر فسیقولون الله » «چه کسی امور را تدبر میکند میگوید خدا « یدبرالامر و یفسر الایات » خدا مدّبر هست و نیز تفسیر دهندهی آیات خودش می باشد خدا مدبر هست؛ اما عاقل ، متفکر، متفقه به او اطلاق نشده در این مورد باید مقداری دقیقتر بود که این تدبر در قران فهم ویژه ای است که از تعقل و تفکر و تفقه باید ممتاز باشد و اگر از جهت لغوی به موضوع بپردازیم تفاوت را بهتر می فهمیم .
- معانی لغوی تعقل : از ریشه عقال چیزی است که به پای شتر می بندند تا فرار نکند در واقع تعقل هایی که در قران بکار رفته آن اندیشهای است که فرد را به یک نوع نیرو و حالت بازدارندگی از انحراف می کشاند « ما می گوییم مگر تو عقل نداری » در واقع بیشتر جنبه عملی عقل است و به کسی که به انحراف رفته می گویند « مگر در این کار تعقل نکردی » و این در ساحت ربوبی معنا ندارد پس یک نوع اندیشه و فهمی است که منجر به حالت بازدارندگی فرد می شود « لوکنا نسمع او نعقل ما کنا اصحاب السعیر » اگر ما می شنیدیم یا تعقل می کردیم الان جهنمی نبودیم؛ یعنی این تعقل و اندیشه ما را از اینکه جهنمی شویم باز می داشت.
- تفکر : عبارتست از دستیابی به مجهول توسط معلومات؛ البته این در مورد خداوند محال است کسی به ما گفت خداوند بر اساس فکر عالی خودش جهان را آفرید ،گفتم خدا فکر ندارد ، گفت یعنی چه؟ گفتم فکر و عقل در ما کمال است او آفرینندهی عقل است فکر برای این است که انسان مجهولی دارد که با مراجعه به معلومات خودش می خواهد مجهولش را اکتشاف کند، در ساحت ربوبی مجهولی وجود ندارد علم علی الاطلاق و علم مطلق است. معنا ندارد که مجهولی باشد که خداوند بخواهد آن را اکتشاف کند پس تفکر برای خدا عین نقص است .«چرا تفکر در قران نیز بکار گرفته نشده؟ » زیرا ما در واقع با چینش معلومات ذهنی خودمان می خواهیم مجهولی را کشف کنیم . مرحوم حاجی سبزواری در منظومه منطق می گوید « الفکر حرکه الی المبادی و من المبادی الی المرادی » فکر حرکت ما از مجهول به سوی معلوم و بازگشت از معلوم برای اکتشاف مجهول است و در این تفکر ما از معلومات خودمان استفاده می کنیم و مجهول را کشف میکنیم، ولی درمورد قران از خود قران به اکتشاف آن میپردازیم و قرانی که مبین همه چیز است، آیا مبین خودش نیست و نمیتواند خودش را بیان کند ؟
این نکته خیلی مهمی است که انشاالله بعد ها به آن می پردازیم شاید خیلی از تفسیرها شکل تطبیق دارد؛ یعنی ما می خواهیم دانش خودمان را بر قران تطبیق یا تعمیم بدهیم؛ بلکه از خود قران استنطاق می کنیم که خودش در مورد خودش سخن بگوید به همین جهت کلمه تفکر در خود قرآن هم بکار برده نشده اگرچه در قرآن تفکر زیادی بکار رفته است.
- تدبر : از جهت لغوی به معنای دبر یعنی خلف ، پشت و انتهای یک چیز گفته می شود ادبار؛ یعنی پشت کردن به یک چیز برای فهم بهتر کلمه تدبر، تدبیر را توضیح می دهیم: فردی حرکتی را آغاز می کند اگر در بین کار اشکالی پیدا شود یا به نتیجه نرسد به او می گویند «مگر در این کار تدبیر نکردی » تدبیر؛ یعنی تمام جوانب و حواشی و اطراف را مشاهده کردن؛ یعنی در یک زمینه برنامه ریزی دقیق نمودن. تدبر از باب دیگری است؛ یعنی ما در آیات تمام حواشی و جوانب موضوع و پیام نهایی از القاء کلام را بگیریم خدا این ایه را که فرستاده چه چیزی را به ما می خواهد بفهماند و انتهای این حرفها چیست و این حرف با مجموعه ی حرفها چه هماهنگی و تناسبی دارد که در واقع این تدبر به نحوی یک فهم هماهنگ و هماهنگی را به ما نشان میدهد .
تا وقتی مفردات آیه تبیین و ابهام زدایی نشود ما نمیتوانیم کل را کاملاً شناخته و تفسیر و ابهام زدایی کنیم.
باید ببینیم واژه مورد نظر، در عصر نزول چه معنا و مفهومی داشته است. چون در واقع متن در آن زمان بهکار رفته است و باید معنايي كه مردم آن عصر ميفهميدهاند، داشته باشد.
پنجمين نشست قرآني استادان دانشگاه تربیت مدرّس با موضوع «شيوههاي تدبّر در قرآن» برگزار شد. در ابتداي اين جلسه استاد مجد فقيهي ضمن اشاره به اينكه مباحث جلسات پيشين، بحثهاي مقدّماتي تدبّر بوده است؛ بحث اصلي روششناسي و مراحل تدبّر در قرآن را آغاز كرد. اينك خلاصهاي از مباحث مطرح شده در اين نشست تقديم ميگردد.
استاد مجد فقيهي با تأكيد بر تنوّع موضوعي قرآن و گستردگي مفاهيم آن، داشتن آگاهيها و دانشهاي وسيع را پيش از ورود به موضوع تفسير و تدبّر در قرآن، ضروري دانسته و علل برداشتهاي نادرست در تفسيرها را نداشتن تخصّص و پيش نيازهاي لازم عنوان كرد. وي در ادامه، با اشاره به اينكه هر متني داراي دو ساحت «مفردات» و «گزارهها» است؛ ورود به ساحت مفردات قرآن و بررسي آن را، مرحلهی اوّل تدبّر در قرآن دانست؛ چرا كه «تا وقتی مفردات (اجزای تشکیل دهندة گزاره) آیه تبیین و ابهام زدایی نشود ما نمیتوانیم کل را کاملاً شناخته و تفسیر و ابهام زدایی کنیم». وي سپس ساحت مفردات را به سه سطح «واژهشناسي» ، «مفهوم شناسي» و «مصداقشناسي» تقسيم كرده و به بررسي هر يك از آنها پرداخت.
این استاد حوزه و دانشگاه، در سطح واژهشناسي به اين نكته اشاره كرد كه «واژهها در طول زمان، معانی مختلقی را به خود می گیرند. گاهی اوقات یک واژه در عصری معنایی دارد و به مرور زمان آن معنای خود را از دست میدهد و معانی جدیدی را میگیرد که ما اکنون با آنها انس داریم. واژهای در یک متن ممکن است در معنای قدیم خود به کار گرفته شده باشد. دیگر آنکه گاهی اوقات، الفاظ علاوه بر معنایی که در قاموس برای آنها وضع شده، معنای دیگری را بر خود حمل میکنند. بحث مجاز و استعاره و رمز اینجاست. در واقع باید بدانیم آیا واژه، معنای مجازی دارد، معنای مشترک دارد و يا معنای حقیقی خود را دارد.»
اين كارشناس علوم قرآني در ادامه، اصول حاكم بر واژهشناسي را تحت عناوين ذيل مطرح كرد:
الف ـ توجّه به معنای واژه در عصر نزول؛
وی ضمن اشاره به اين كه « برداشتهای اشتباه زیادی در احادیث و در قرآن به خاطر عدم رعایت همین اصل اتفاق افتاده است» به ذكر مثالهایي در اين باره پرداخت: «مثلاً به کلمة «مکروه» در اين آیه از قرآن توجّه کنید: «کلٌّ ذلکَ کانَ سَیّئه عندَ ربِّک مَکروهاً» ؛ صحبت از قتل و زناست. خدا میفرمايد همهی اینها «سیّئه» اش در نزد خدا مکروه است . الآن مکروه به چه گفته می شود؟ ـ به عملی که رجحان ترک دارد؛ یعنی بهتر است که ترک کنیم، ولی اگر انجام دادیم عقوبتی ندارد. ولی در اینجا مکروه بالاتر از حرام است؛ یعنی اینها در پیش خداوند ناپسند است و ناپسندیی است که قابل هیچگونه تبصره و مجوزی نیست. لذا اگر کسی به این موضوع توجّهی نداشته باشد تصور میکند که اینها مکروه است و با توجّه به معنای امروزيِ مکروه، معنا را طور دیگری برداشت میکند.»
این صاحب نظر در علوم قرآنی در انتهاي اين مبحث بر اين نكته تأكيد كرد كه «باید ببینیم واژه مورد نظر، در عصر نزول چه معنا و مفهومی داشته است. چون در واقع متن در آن زمان بهکار رفته است و باید معنايي كه مردم آن عصر ميفهميدهاند، داشته باشد».