گزارش تحقیقاتی سال 2003 در مجله آمریکن کنسرواتیو، بودجه سالیانه بنیاد دفاع از دموکراسی را بالغ بر 3 میلیون دلار اعلام کرده است. بنا به گزارش آمریکن کنسرواتیو، این بنیاد در روزهای اول به کمکهای مالی 27 نفر از اعضای بانفوذ وابسته بوده است. از بین این افراد میتوان به لئونارد آبرامسون از سازمان بهداشت آمریکا، مایکل اشتینهارت، سرمایهگذار نیویورک، ادگار برانفمن رئیس شرکت سیگرامز و کنگره جهانی یهودیها و برادرش چارلز برانفمن و لین شوسترمن همسر چارلز شوسترمن رئیس شرکت نفت اوکلاهاما اشاره کرد. در سال 2002 بنیاد دفاع از دموکراسی مبلغ 250 هزار دلار از طرف ادگار برانفمن، مایکل اشتین هارت و برنارد مارکوس دریافت کرد. دیگر کمک کنندگان که مبلغ 100 هزار دلار به این بنیاد کمک کردند عبارتند از: آبرامسون، چارلز برانفمن، لین شوسترمن و دالک فیس (پدر داگلاس فیس).
به نقل از پایداری ملی:
«رونی» و «میشل»، عکسهای کاربران اسراییلی و ایرانی از سراسر جهان و پیغام آنها را پوستر کرده و در صفحهی «فیسبوک» منتشر میکنند. گویی پیامشان به مردم ایران چنین است: ما از شمایی که «هستهای» و «خطرناک» شده اید نمیهراسیم و با این که موجوداتی خطر آفرین هستید، اما این قدر خوبیم که دوستتان داریم!
طی ماه اخیر، زوج اسراییلی کمپینی برای ابراز محبت و دوستی به شهروندان ایرانی و مخالفت با جنگ به راه انداختهاند. رونی ایدهی خود را در ویدیوی کوتاهی که در تاریخ ۱۵ مارس در سایت «یوتیوب» به اشتراک گذاشته است، در پیامی اقدام به دعوت عمومی از مردم ایران و اسراییل جهت شرکت در فراخوان عمومی صلح و دوستی کرده است. «رونی» و «میشل» عکسهای کاربران اسراییلی و ایرانی از سراسر جهان و پیغام آنها را پوستر کرده و در صفحهی «فیسبوک» این کمپین منتشر میکنند. تنها چند روز بعد از ویدیوی کوتاه رونی، صدها شهروند اسراییلی از عکسهای خود پوسترهایی با پیام «مردم ایران، اسراییلیها شما را دوست دارند» ساخته و در وبلاگها یا شبکههای اجتماعی منتشر کردهاند.
کاربران ایرانی هم از همان شعار و قالب پوستر پیشنهادی رونی استفاده کردند و از سراسر دنیا شروع به انتشار پیغام دوستی خود خطاب به اسراییلیها کردند. بعضی از آنها نیز عکس و پیغام خود را برای رونی و همسرش میشل فرستادند. به ظاهر کاربران ایرانی در توضیح صفحهی فیسبوکی به سه زبان فارسی، انگلیسی و عبری نوشتهاند: «ایرانیان هرگز از اسراییلیها نفرت ندارند.»
عملیات روانی به دو روش اعمال میشود. یکی تأسیس رسانههای ویژه و با اهداف تعریف شده و دیگری هدایت جریان رسانههای موجود در کشور یا در سطح جهان به سمت اهداف مطلوب. عملیات روانی اسراییل بر ضد ایران با استفاده از رادیو را شاید بتوان یکی از قدیمیترین ابزارهای مورد استفادهی اسراییل دانست که از سال ۱۹۵۸م. با عنوان «رادیو فارسی اسراییل»، فعالیتهای خود را با هدف تحکیم روابط ایران و اسراییل آغاز کرده است. در زمان حاضر عملیات روانی اسراییل بر ضد ایران اغلب از راه شبکههای رادیویی با عنوانهای «رادیو اسراییل» و همکاری با سایر شبکهها و رسانههای آمریکایی نظیر «رادیو فردا» و «رادیو صدای آمریکا» و همین طور شبکههای تلویزیونی خبری دیگر که دقیقاً در راستای منافع دولتهای غربی و در رأس آنها آمریکا و اسراییل است، صورت میگیرد.
«رادیو پیام دوست» [۱] و تلویزیون مربوط به آن که توسط بهاییان در کوه «کرمل» واقع در فلسطین اشغالی اداره میشود نیز از این جمله است. از نظر مقامهای رژیم صهیونیستی این رسانهها باید افکار عمومی ایران را بر ضد نظام جمهوری اسلامی برانگیزانند و آنان را برای حمایت از اقدامهای احتمالی اسراییل آماده نمایند.
در یک تحلیل انجام شده از برنامههای این شبکهها (که میتوان آن را به شبکههای تلویزیونی،ماهوارهی و شبکههای مجازی ضد ایران نیز تعمیم داد) مشخص شد که چندین موضوع داخلی بیش از همه مورد توجه آنها قرار داشته است. این موضوعات عبارتاند از: «خدشه در صلح آمیز بودن پروژهی هستهای، مردمی نبودن حکومت، بیکفایتی مسؤولان کشور و جنگ قدرت بین مسؤولان کشور.» در واقع عملیات روانی رسانهای اسراییل و آمریکا تلاش کرده است تا به مخاطبان خود القا کند که جمهوری اسلامی ایران به دنبال تسلیحات کشتار جمعی است و نیز فاقد مشروعیت است و توجهی به خواستههای مردمی ندارد، همچنین مسؤولان ایرانی فاقد مهارت و توانایی کافی برای ادارهی کشور هستند و نیز مسؤولان بیش از آن که در پی تحقق خواستههای مردمی باشند، درگیر چالش و کشمکش با یکدیگر برای کسب قدرت سیاسی هستند. در بعد بینالمللی نیز حمایت از تروریسم، تلاش برای تولید سلاحهای هستهای، مداخله در امور کشورهای دیگر و عامل تشنج در خاورمیانه، مهمترین نکات مورد توجه رسانههای وابسته به اسراییل بوده است.
در خصوص استفاده از روش دوم نیز میتوان به این جنبش اخیری که در فیس بوک راه اندازی شده است، اشاره کرد. این روش در پی به کار گرفتن مضامینی خاص در زمانی معین برای تأمین منظور و هدفی مشخص است. از نظر اصطلاحی، روش کیفیت انتقال موضوع با ابزار همان روش و تدبیر عملی مجری عملیات روانی برای رسیدن به هدف مورد نظراست.
روشها وسیلهای برای رسیدن به هدف به شمار میرود و هر کسی، هر گروهی و هر نظامی با توجه به اوضاع خود ممکن است آنها را به کار بگیرد. در عملیات روانی نیز روشهای گوناگون و مؤثری هست که کاربران عملیات روانی با به کارگیری به موقع و مناسب یکی و یا ترکیبی از آنها بر اساس حالات ذهنی و روانی مخاطبان، میتوانند، افکار، اعتقادها، احساسات، تمایلات و رفتار مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهند.
بررسی اهداف شکلگیری این جنبش
جنبشهای اجتماعی خاستگاه و اهداف خاص خود را دنبال میکنند، از این رو این سؤال مطرح میشود که هدف از به راه انداختن چنین جنبشی آن هم در مقطع زمانی که سردمداران رژیم صهیونیستی بر طبل جنگ با ایران میکوبند، چیست؟ در نگاه اول، نکات قابل توجهی در خصوص این جنبش مجازی قابل اشاره است که در زیر به آن میپردازیم:
1. حمایت از پروژه بیثبات سازی: اولین هدف از به راه انداختن چنین پروژهای، بیثبات سازی در قالب شبکهسازی گسترده در فضای مجازی و سایبری است و اهدافی چون جمعآوری اطلاعات، جریانسازی و جنگ روانی بر ضد نظام جمهوری اسلامی ایران را در سر میپروراند. چرا که بار دیگر این سؤال را بر میانگیزد که آیا ایران مردم اسراییل را همانند مردم آمریکا دوست خود میداند و تنها با دولتهای ایشان سر سازگاری ندارد یا ایران ملتی به نام ملت اسراییل را نیز به رسمیت نشناخته است و آیا این تنها دیدگاه حاکمیت ایران است یا ملت ایران نیز چنین دیدگاهی دارند؟
2. بهرهگیری به عنوان ابزار مکمل: بهرهگیری دشمن از شبکههای اجتماعی به ابزاری مکمل برای حاشیهسازی در جنگ نرم بر ضد جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده و به همین منظور عاملان این جریان برای تسهیل و تسریع در تحقق اهداف خویش از عملیات روانی در فضای مجازی، به دنبال جوّسازی روانی و شبکه سازی مجازی در جامعه هستند. چنان که در مورد نخست توضیح داده شد، واکنش جامعهی ایران به این جنبش میتواند به عنوان میزانی برای سنجش میزان شکاف میان مردم و حاکمیت باشد.
ادامه مطلب را حتما بخوانید
پایداری ملی:
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران گفت: دشمن با اعمال تحریم علیه ایران به عملیات انتحاری دست زده و اکنون، خود در حال پرداخت تاوان تحریم علیه ایران است.وی تحریم را از جمله حربههای دشمن برای جدا ساختن مردم از ولایت فقیه دانست و گفت: هدف دشمن از تحریم شکستن مقاومت مردم و در نهایت شکستن اتصال مردم از ولایت است.
حاجی صادقی با اشاره به اینکه بخش قابل توجهی از بار تحریم اقتصادی ایران بر دوش غرب تحمیل شده است، افزود: دشمن با اعمال تحریم علیه ایران به عملیات انتحاری دست زده و اکنون، خود در حال پرداخت تاوان تحریم علیه ایران میباشد اما چون میپندارد این تحریمها مقاومت مردم را میشکند و مردم دست از ولایت برمیدارند، تبعات این تحریمها را به جان خریده است.
جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خطاب به هادیان سیاسی مجموعه قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) تأکید کرد: به عقیده مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) مقاومت باید در اقتصاد، سیاست و فرهنگ نهادینه شود و هادیان سیاسی نیز باید برای مردم تبیین کنند که امروز مقاومت، عبادت و جهاد است.
چهارمین همایش هادیان و مسئولان سیاسی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء(ص) به مدت یک روز با شعار «بصیرت، ولایتمداری و عمل بهنگام» با حضور هادیان و مسئولان سیاسی مجموعه قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء(ص) برگزار شد.
مذهبي : دانلود کتاب آداب طب پزشکی در اسلام
مقدّمه
درتاریخ اندیشه بشری، همواره این سؤال در ذهن متفکران و دانشمندان وجود داشته است کهآگاهی انسان چه نقشی در بروز رفتار یا ایجاد انگیزه برای رفتار دارد؟ آیا علمانسان به خوبی و بدی، در برانگیختن او به سوی رفتار خوب و پرهیز از رفتار بداخلاقی مؤثر است؟ اگر مؤثر است، آیا می توان گفت: بینش و آگاهی شرط کافی برای انگیزش انسان به سوی رفتار است، یااین که نیروی محرّکه دیگری برای بروز رفتار لازم است؟
پاسخهای متفاوتی به این سؤال ها داده شده و دلایل و شواهد عقلی و تجربی نیز برای اینپاسخ ها ارائه گردیده که بر اساس هر یک از آن ها روش های توصیه شده برای تربیتاخلاقی نیز متفاوت بوده است.در نوشتار حاضر، ضمن اشاره به دیدگاههای موجود در این زمینه و تأکید بر یکی از آن ها، نتایج کاربردی این دیدگاه و روشهای پیشنهادی حاصل، در تربیت دینی و اخلاقی بررسی می گردد.
درمیان فیلسوفان و متفکران، سقراط و شاگرد او، افلاطون، نخستین کسانی بوده اند که بهتأکید بر اهمیت دانایی و بینش در کسب فضیلت های اخلاقی شناخته شده اند. سقراط دانش را بنیاد هنر اخلاقی می شمرد و بر این باور بود کهاگر آدمی حقیقت نیک و بد را بشناسد، به بدی نخواهد گرایید. «بد»کاری از روی نادانی است و کسی دانسته بدنمی کند. از این روست که برای سقراط، فلسفه حقیقی همانا «فلسفه اخلاق»است و بس.(1) آموزش بنیادی افلاطون نیز همچون استادش،سقراط، آن است که «هنر اخلاقی» نتیجه دانش و بینش است. آنچهسبب می شود که ثروت های معنوی، یعنی دادگری، جرأت و خویشتن داری همچنان که ثروتهای مادی چنان که باید به کار روند، «دانایی» است. ازاین رو، اوج تربیت انسانی همانا رو کردن به فهم و شناسایی و برخورداری از دانش وبینش است.(2)
ایناندیشه همچنان در طول تاریخ تاکنون رواج داشته و حتی در دوران معاصر، موضوع بررسیها و تحقیقات تجربی قرار گرفته است.از جمله کسانی که در قرن اخیر به بررسیرابطه بینش اخلاقی و رفتار اخلاقی با روش تجربی پرداخته اند، کهلبرگ است. او از اولین کسانی بود که به تحقیق در این زمینه پرداخت، بهگونه ای که پس از او تلاش هایی که برای برنامه ریزی به منظور بالابردن سطح رشداجتماعی و اخلاقی افراد صورت گرفته، شدیدا متأثر از نظریه «رشد اخلاقی»کهلبرگ بوده است.(3) در این نظریه، به نوعی رابطه تقویتکنندگی بین رشد قضاوت اخلاقی و بروز رفتار اخلاقی اشاره شده است؛ یعنی رشد قضاوت وتفکر اخلاقی، که از مقوله شناخت و بینش است، احتمال بروز رفتار اخلاقی را افزایشمی دهد. برای مثال، بزهکاران در مقایسه با افراد مطیع قانون، که از نظرتراز سنّی و هوشی یکسان هستند، از لحاظ قضاوت اخلاقی در سطح پایین تری قرار دارند.(4)شواهد دیگری نیز در کارهای او و کسانیکه روی نظریه او کار کردند، بر همین نکته تأکید دارند.
منظوراز تربیت اجتماعی همان ارتقای «سطح فرهنگ جامعه» است که همهی عوامل فردی و اجتماعی در آن تأثیر دارد و همهیابزارهای مستقیم و غیر مستقیم آموزشی و تبلیغاتی باید جهت تحقق آن به کار گرفته شود و نمیتوان میدان عملیات را به یک یا دو حوزه و روش را به چند گونهی معین وراهکارهای آموزشی و تبلیغاتی را به چند ابزار (مانند: دولت، صدا و سیما، آموزش و پرورش و ...) محدودنمود. اما اصول و محورهایی وجود دارد که باید در فرهنگسازی مورد توجه قرار گیرد که به چندمحور اساسی ذیلاً اشاره میشود:
وقتی ساختار و رشد فرهنگی موضوع بحث یا هدف برنامهریزی قرار میگیرد،ابتدا باید تکلیف فرد (با خودش و با جامعه) و سپس جامعه روشن گردد که کدام فرهنگ را هدف گرفته و الگوی خود قرار میدهد؟به عنوان مثال: فرهنگ دینی – فرهنگ ملی – فرهنگ اروپایی – فرهنگ آنارشیسم – فرهنگ پستمدرن یا فرهنگ ...؟ و سپس بر اساسآن فرهنگ سیاستگذاری و برنامهریزی نموده و جهتتحقق آن اقدامات لازم با استفاده از ابزار مناسب به انجام رساند.
وقتیفرهنگ حاکم بر فرد یا جامعه التقاطی شد و از فرهنگی رفتاری را برگزید، نه تنها رشد مطلوبی صورتنپذیرد، بلکه تعدد فرهنگها با توجه به کثرت سلیقهها موجب بروزهرج و مرج و ناهنجاریهای متفاوتی در فرد و جامعه میگردد. بهعنوان مثال:
ماایرانیها از سه فرهنگ متفاوت برخورداریم که عبارت است از: فرهنگ اصیل ایرانی که نشأت گرفته از تاریخ چند هزار سالهی ملی است – فرهنگ غربی استعماری که نشأت گرفته از سالها استعمار و استثمار کشور توسط بیگانگان و هجمهی گستردهی تبلیغاتی آنان جهت نفوذ و سلطه است و فرهنگ اسلامی که ناشی از نوع جهانبینی،باورها، اعتقاد به خداوند متعال، پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع)،قرآن کریم، معاد و ... میباشد
شايد بتوان گفت ارتباط، يکي از قديمترين و در عين حال عاليتريندستاوردهاي بشر بوده است. در اسلام نيز آموزههاي نوراني فراوانيوجود دارد که پيروان خود را به ارتباطي موفق و مؤثر فراميخواند.
تربيت يافتگان مکتب پيامبر اعظم(ص)، به تعبير قرآن کريم، با اهل ايمان برخوردي شايسته و سرشار از محبت دارند.[1]همچنين در اسلام، خوشرويي و برخورد خوب با ديگران، پايه ارتباطات اجتماعي است و آثار فراواني براي آن بيان شده است.
اکنون به بخشي از سخنان معصومان در اين زمينه ميپردازيم:
پيامبر اعظم(ص): «أَكْثَرُ مَا تَلِجُ بِهِأُمَّتِيَ الْجَنَّةَ تَقْوَي اللَّهِ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ؛ بيشترين چيزي که سبب بهشتي شدن امت منميشود، پارسايي و نيکخويي است».[2]
پيامبر اعظم(ص)
يَا بَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ إِنَّكُمْ لَنْ تَسَعُواالنَّاسَ بِأَمْوَالِكُمْ فَالْقَوْهُمْ بِطَلَاقَةِ الْوَجْهِ وَحُسْنِ الْبِشْرِاي فرزندان عبدالمطلب! شما با داراييهايتان نميتوانيد به همه مردم رسيدگي کنيد(و آنها را پوشش دهيد).پس با رويي گشاده و نيکو آنها را ملاقاتنماييد.
امام علي(ع): «اَنْفَعُ الْکُنوزِ مَحَبّةُالْقُلوبِ؛ سودمندترين گنجها، به دست آوردن محبتدلهاست»
امام علي(ع): «المؤمنُ مألوفٌ و لاخيرَ فيمن لايألَفُ و لايؤْلَفُ؛مومن اهل معاشرت و الفت است و در کسي که الفت نگيرد و با او الفت نگيرند، خيرينيست»
امام باقر(ع):
قَالَ أَتَي رَسُولَ اللَّهِ (ص) رَجُلٌ فَقَالَ يَا رَسُولَاللَّهِ أَوْصِنِي فَكَانَ فِيمَا أَوْصَاهُ أَنْ قَالَ الْقَ أَخَاكَ بِوَجْهٍ مُنْبَسِطٍ؛ مردي نزد رسول خدا(ص) آمد و از ايشان توصيهاي خواست. حضرت فرمود:برادر(دينيات) را با رويي باز ديدار کن».امام باقر(ع): «إِنَّ أَكْمَلَالْمُؤْمِنِينَ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً؛ کاملترين مؤمنان کسي است که خُوَيش نکوتر باشد».
امام صادق(ع): «المؤمنُ لَيسْکُنُ اليالمؤمنِ کما يسْکُنُ الظَمْآنُ الي الماءِ الباردِ؛ مؤمن با مؤمن آرامش مييابد همانگونه که تشنه با آب تسکين مييابد».
امام صادق(ع): «التَوَدُّدُ الي الناسِ نصفُالعقلِ؛ مهرورزي با مردم، نيمي از خرد است»
درجریان رشد انسان، سال های حساسی وجوددارد که نقش خود را درتمام زندگی فرد برجای می گذارد.سال های آغازین کودکی و دوره ی نوجوانی ازاین مراحل مهم است.
نوجوانی دوران گذار از مرحله ی کودکی به بزرگسالی است و مانند همه ی دوران های گذار، بامشکلات و تعارض ها و بحران هایی همراه است.
خانواده به عنوان نخستین پایگاه تربیت،درتمام مراحل رشد به ویژه در سال های نوجوانی، نقش مهمی برعهده دارد. درحقیقت پایه و اساس شخصیت فرد درخانواده پی ریزی می شود. کودک درخانواده متولد می شود، رشد می کند، می آموزد وشکل می گیرد. اینکه می گویند سرنوشت هرکودک را خانواده تعیین می کند، اگرچه به صورت مطلق پذیرفته نیست، اما نشان دهنده ی نقش خانواده درزندگی حال و آینده ی کودکان است. این نقش، درمراحلی از رشد انسان، به علت اهمیت آن مراحل، مهم ترو حساس تر است و نوجوانی یکی از این مراحل است.
ساختار خانواده تاثیر مهمی دررشد عاطفی- اجتماعی نوجوان دارد. روابط پدر و مادر با یکدیگرو یافرزندان، نقش تعیین کننده ای در سلامت روانی نوجوان برجای می گذارد. اگر این روابط براساس درستی استوار باشد می تواند نوجوان را درگذار ازاین مرحله ی دشوار، یاری رساند. برعکس، بانامناسب بودن روابط خانوادگی،زمینه برای ایجاد مشکلات و انحرافات فراهم می گردد.
تاکید براهمیت نقش خانواده، به معنای نادیده گرفتن نقش جامعه و تاثیرات عمیق اجتماعی برنوجوان نیست زیرا نوجوان دراین دوره، درکنار تاثیرپذیری از خانواده به شدت تحت تاثیر الگوهای اجتماعی نیزهست.به علاوه، بسیاری از نیازهای نوجوان راخانواده به تنهایی نمی تواند برطرف سازد. آموزش خانواده ها، فراهم کردن امکانات مناسب برای پرکردن اوقات فراغت نوجوانان و آموزش آنان و تلاش درجهت سالم سازی محیط اجتماعی، از عوامل مهمی است که نقش تعیین کننده ای درسلامت روانی نوجوانان دارد. به طورکلی، نوجوان سالم درمحیط خانوادگی و اجتماعی سالم، می تواند رشد یابد.
نوجوانی نیازها و ویژگی هایی دارد که با شناخت آنها و شناساندن آنها به نوجوانان بهتر می توان آنان را در گذار موفق از این مرحله ی دشوار یاری کرد.
والدين همواره تمايل دارند كه به عنوان بخشي از زندگي فرزندان پايدار باشند اما اين مهم ميسر نميشود الا با برقراري ارتباط موثر.
وقتي فرزندان كوچك هستند برقراري ارتباط با آنها ساده است.در واقع ما جهان را به آنها معرفي ميكنيم و آنها هم ميپذيرند.اماهمچنان كه بزرگتر ميشوند وقايع را از دريچه چشم خود ديده و تغيير ميكنند.
بهمنظوربرقراري ارتباط با فرزندان در سنين مدرسه، بلوغ و بعد از آن بايد اول از هر چيزبرايشان احترام قائل باشيم.هيچ دليلي ندارد كه ما با تجربههاي خاص خودمان با آنچه آنها فكر يا رفتار ميكنند موافق باشيم اما همين كه به نظرات و رفتار آنها احترام بگذاريم و در شرايطي به آنها نشان دهيم كه با وجود مخالفت ماحرفهايشان ارزش شنيده شدن دارد اعتماد به نفس بيشتري پيدا ميكنند و صميميت بيشتري ميان ما و آنها ايجاد ميشود.
گام ديگر غير از احترام به آنها اين است كه در مورد عقايد و احساسات خودمان نيز باآنها صحبت كنيم. فكر نكنيد كه هر وقت ناراحت، آزرده و شكست خورده هستيم بايد باآنها صحبت كنيم و موضوع را بگوييم، زيرا در اين صورت آنها تصور ميكنند ما به عنوان والدين از تدبير كافي در زندگي برخوردار نيستيم.
درعين حال اين روند موجب ميشود آنها احساس بدي كنند زيرا تصورشان بر اين خواهد بودكه ما مشكلات و موانع و ناكاميهايمان را مانندآشغالي به سمت آنها پرت ميكنيم و آنها نيز در زندگي سردرگم ميشوند.
اماگهگاهي نيز علاوه بر موارد مثبت بايد در مورد مشكلات و حتي پشيمانيهاي خودمان از آنچه انجام دادهايم با فرزندان صحبت كنيم تا آنها احساس كنند كه ما هم مانند آنها و هر انسان ديگري كامل نيستيم و ممكن است مرتكب اشتباه شويم.
اماوقتي به فرزندانمان نشان دهيم كه احساسات گوناگون خود و آنها را ميپذيريم و باآنها روراست و صادق هستيم بهتر ميتوانند با ما ارتباط برقرار كنند و در مورد افكار و كارهايشان با ما گفتگو نمايند